عشق رویایی مطالبی زیبا همراه دانلود ديروز ولنتاين بود خيليا هديه دادن خيليا هديه گرفتن بعضيا هم دادن هم گرفتن. آدماي زيادي هم نه كسيو داشتن كه براش هديه بخرن نه كسي بهشون كادو ولنتاين بده. ولي خوبيش اين بود كه حد اقل همه تبريك ولنتاين و شنيدن. شايد از طرف عشقشون نبوده ولي دوستي بوده كه دوسش داشته. ديروز كه توي خيابون راه مي رفتم آدماي زيادي ديدم كه گل دستشون بود فرقي نميكنه از طرف كي بوده مهم اينه كه حداقل يه نفر به فكرشون بوده. داستان ولنتاين و شايد شنيده باشيد اگرم نشنيدين عيب نداره منم تازه فهميدم النم براي كسايي كه نميدونن ميگم: سالها پيش يه پادشاه ازدواج رو ممنوع ميكنه دليلشم اين بوده كه موقع جنگ خانوما اجازه نميدادن كه شوهرشون براي جنگيدن برن. بعد از مدتي فردي به اسم ولنتاين وارد شهر ميشه و كسايي كه عاشق هم بودن و پنهوني به هم مي رسونده و عقدشون مي كرده. كه پادشاه از اين خبر دار ميشه و ولنتاين و زنداني ميكنه توي زندان يه دختر نا بينا به ولنتاين محبت ميكنه و اين دختر بينا ميشه به خاطر عشقش ودر 14 فوريه ولنتان و اعدام مي كنن. در هر صورت خوش به حال آدماي عاشق چون زندگي بدون عشق معني نداره.(عشق واقعي) راستي :HAPPY VALENTIN پ.ن:اگر داستانش چيزي كم داشت ببخشيد ديگه من شنبده بودمش و چبزي كه يادم بود و نوشتم. پ.ن:منم كادو نگرفتم(در نتيجه هيچكي منو دوست نداره) نظرات شما عزیزان:
آخرین مطالب آرشيو وبلاگ نويسندگان موضوعات پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
|
|||
|